***2
lچکیده
این آزمایش در سال زراعی 85–84 در ایستگاه تحقیقات هاشمآباد گرگان به منظور بررسی اثر کود فسفره و تراکم بوته بر روی ارقام نخود با استفاده از طرح کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاکتور اصلی شامل سه سطح کود فسفره (کود فسفره=A شامل سه مقدار 0=a1، 45=a2 و 90=a3 کیلوگرم سوپرفسفات ترپیل در هکتار) بود. فاکتور فرعی شامل ترکیب سه رقم (رقم=C و c1=Filip86-50c و c2=Filip89-50c و c3=Filip84-48c) و سه تراکم بوته (تراکم=B، 20=b1، 30=b2، 40=b3 بوته در مترمربع) به صورت فاکتوریل بود. در مجموع 27 تیمار در سه تکرار مورد آزمایش قرار گرفت. نمونهبرداری در 6 مرحله رشد و نمو به منظور یادداشتبرداریهای لازم از صفات موردنظر (ارتفاع، شاخص سطح برگ، وزن خشک کل، وزن خشک برگ، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن صد دانه، عملکرد نهایی و شاخص برداشت) صورت گرفت.
***3
تیمارهای 45 کیلوگرم و 90 کیلوگرم فسفر در هکتار به ترتیب با میانگین 23/40 و 68/40 گرم بیشترین وزن صد دانه به دست آمد. در تراکم 20 بوته و 30 بوته در مترمربع به ترتیب با میانگین 96/40 و 22/40 گرم حداکثر وزن صد دانه را داشت. اثر ارقام مختلف بر وزن صد دانه تفاوت معنیدار داشت و رقم Filip86-50c با میانگین صد دانه 3/41 گرم دارای بیشترین وزن صد دانه است. بیشترین وزن صد دانه در رقم Filip86-50c با تراکم 20 بوته در مترمربع و میزان فسفر 45 کیلوگرم در هکتار (95/46 گرم) بود. اختلاف معنیداری بین سطوح فسفر در رابطه با عملکرد دانه نبود، ولی ارقام دارای اختلاف بسیار معنیداری در سطح یک درصد احتمالات بودند و رقم Filip86-50c بیشترین عملکرد (5/254 گرم دانه در مترمربع) را داشت. در سطوح تراکم اختلاف معنیداری در سطح 5 درصد احتمالات مشاهده شد و با افزایش تعداد بوته در واحد سطح از 20 بوته در مترمربع به 30 و 40 بوته در مترمربع افزایش عملکرد دانه صورت گرفت. تراکم 30 بوته در مترمربع با میزان فسفر 45 کیلوگرم در هکتار با میانگین 2/256 گرم وزن دانه در مترمربع بیشترین بود و اختلاف معنیداری با سایر سطوح داشت. رقم Filip86-50c با تراکم 30 بوته در مترمربع با 3/278 گرم وزن دانه در مترمربع دارای بیشترین میانگین بود. حداکثر شاخص برداشت در اثرات متقابل سه جانبه فسفر، تراکم و رقم در میزان فسفر 45 کیلوگرم در هکتار و رقم Filip89-50c و تراکم 30 بوته در مترمربع با 57/66 درصد بوده است. در نهایت مشخص گردید که رقم Filip86-50c با میزان فسفر 45 کیلوگرم و تراکم 30 بوته در مترمربع با 7/336 گرم وزن دانه در مترمربع بیشترین عملکرد را داشته که از نظر تولید اقتصادی در شرایط منطقه مورد آزمایش ارجح بوده و این تیمار قابل توصیه است.
***6
lمقدمه
پس از غلات دومین منبع غذائی بشر حبوبات است(1). دانه حبوبات با داشتن 30-18 درصد پروتئین نقش مهمی در تأمین مواد پروتئینی مورد نیاز انسان میتواند داشته باشد(8). نخود یکی از مهمترین حبوبات است و در بین حبوبات در ایران بیشترین سطح زیر کشت را به خود اختصاص داده است(8، 11، 17 و 21). نخود بطور معمول 25درصد پروتئین دارد(9). دو عامل مهم در افزایش عملکرد میزان کود مصرفی و تراکم مطلوب است که در این تحقیق سعی شده بهترین میزان کود فسفر و تراکم مورد نیاز مشخص شود از علائم اصلی کمبود فسفر آن است که معمولاً قبل از اینکه طول گیاه به 8-6 سانتیمتر برسد، رنگ ارغوانی در برگهای زیرین گیاه پدیدار میشود(2 و 21). مصرف فسفر باعث زودرسی و بلوغ زود هنگام که منجر به فرار از خشکی میشود، میگردد(21). مشاهده شده که با کاربرد 75 کیلوگرم P2O5 همراه با آبیاری افزایش عملکرد را معنیدار میکند (19 و 20).
***7
همچنین هیچ واکنشی در رابطه با بکارگیری فسفر در میزانهای کم فسفر موجود در خاک (2ppm) به هنگامی که میزان رطوبت از شرایط اپتیمم پائینتر باشد مشاهده نمیشود (19، 20 و 21). عکسالعمل نخود به کود فسفره بستگی به میزان فسفر موجود در خاک دارد (11 و 21). مقدار کود فسفره قابل توصیه برای نخود بین 150-100 کیلوگرم فسفات آمونیم در زمان آمادهسازی زمین و به هنگام کاشت میباشد(2، 6، 8 و11). بر اساس تحقیقات انجام شده در شمال هند (21) و جنوب غربی استرالیا (22) و نتایج چند مطالعه در هند (2، 21 و 23) نشان میدهد که 33 بوته در مترمربع بهترین تراکم بوته نخود می باشد. در تبریز با افزایش تراکم بوته تا 50 بوته در مترمربع در شرایط آبیاری و 25 بوته در شرایط دیم موجب افزایش عملکرد شده است(14). در کشور سوریه مشاهده گردید در شرایطی که آب کافی در اختیار گیاه بوده تغییر تراکم از 5/18 به 8/27 بوته در مترمربع در کشت زمستانه موجب افزایش معنی دار عملکرد گردید ولی در کشت بهاره هیچگونه تأثیری نداشت(21). دو برابر کردن جمعیت گیاهی بوسیله تغییر در فاصله ردیف از 60 سانتیمتر به 30 سانتیمتر موجب افزایش عملکرد در کشت زمستانه نخود در غرب اردن تا 52 درصد شده است(18). بر اساس آزمایشات انجام شده جهت مناسبترین تراکم بوته تعداد 29 بوته در مترمربع برای رقم Filip84-48c مناسب است
***8
در بررسیهای دیگری که توسط ساکسنا (23) و کتینگ و کوپر (18) انجام گرفت نتایج زیر حاصل شده است:
ژنوتیپهائی که ایستاده هستند نسبت به تیپهای گسترده عکسالعمل بهتری به افزایش تراکم بوته نشان می دهند.
زمانیکه تراکم بوته از 33 بوته در هر مترمربع به 50 بوته در هر مترمربع در تیپهای ایستاده افزایش یافته و فاصله بوتهها از 30 سانتیمتر به 20 سانتیمتر کاهش داده شود محصول به نحو چشمگیری افزایش خواهد یافت.
مناسبترین تراکم بوته نخود تیپ گسترده یا خوابیده 33 بوته در هر مترمربع میباشد(2 و 21).