***3
•اختلافی که بین استان های یزد و اصفهان بر سر سرچشمه رود زاینده رود رخ داد، موضوعی فراتر از یک اختلاف منطقه ای و بین استانی است و به یک بحران بزرگ ملی و فراتر از آن بین المللی مربوط است.
•براساس گزارش سازمان ملل در آینده ای نزدیک ۳۱ کشور جهان با کمبود آب مواجه خواهند شد و نام ایران به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای درگیر بحران آب در آینده برده می شود.انتظار می رود تا سال ۲۰۲۵ بیش از دو سوم جمعیت جهان در شرایط کمبود جدی آب قرار بگیرند و یک سوم بقیه در شرایط کمیابی آب زندگی کنند. ۵۰ سال دیگر عربستان کاملاً از آب تهی خواهد شد.
***4
•طلیعه بحران هم اینک در چین، آفریقا، هند، تایلند، مکزیک، مصر و ایران نمایان شده است. رودخانه های اصلی دنیا شامل نیل در مصر، گنگ در جنوب آسیا، رود خانه زرد چین و کلرادوی آمریکا به شدت تهدید می شوند. حتی ۳۳ رودخانه اصلی انگلیس اکنون کمتر از یک سوم آب دارند. کاهش آب رود دانوب نیز به صنعت گردشگری و ماهی گیری صدمه زده است.در ایران منبع اصلی آب بارش است که به طور طبیعی سالانه ۲۵۲ میلی متر یا ۴۱۳ میلیارد متر مکعب است. این میزان یک سوم متوسط جهان (۸۳۱ میلی متر) و یک سوم آسیا
( ۷۳۲ میلی متر) است.
***5
•حدود ۳۰ درصد بارش به شکل برف و بقیه به شکل باران است. به این ترتیب در حالی که یک درصد جمعیت جهان در ایران زندگی می کنند، سهم ایران از منابع آب تجدید پذیر فقط ۳۶ صدم درصد است. از ۴۱۳ متر مکعب بارش سالانه ۲۶۹ متر مکعب به اشکال مختلف از دست می رود. ۹۳/۲ درصد از آب باقی مانده صرف مصارف کشاورزی البته به شکلی غیر اصولی می شود. ۱/۷ درصد به صنعت و معدن اختصاص می یابد و بقیه به مصارف دیگر می رسد
***6
•ذکر این در صد ها برای این اهمیت دارد که بروز بحران آب آنها را دستخوش تغییر می کند و سازمان های بین المللی هشدار می دهند که با افزایش جمعیت در ایران این کشور در سال ۲۰۲۵ درگیر بحران جدی آب خواهد بود.گفته های دکتر پرویز کردوانی استاد جغرافیای دانشگاه تهران حاکی از بروز نشانه های بحران است. وی می گوید: «در سال ۱۳۳۷ جمعیت ایران ۱۶ میلیون نفر بوده و الآن بالای ۷۰ میلیون نفر است. در حالی که میزان آب ثابت مانده، به همان نسبت که آب بیشتری مصرف می شود آب بیشتری هم آلوده می شود. به این ترتیب تهران یک رود هم ندارد ولی سه رود از فاضلاب دارد که آدم در آن غرق می شود.
***8
•کشور ما در منطقه خاورمیانه قرار دارد و از نظر بارندگی فقیر است. درست است که بارندگی در شمال زیاد است ولی این باران زمانی می بارد که زیاد به آن احتیاج نیست و سه ماه تابستان که موقع برنج کاری است این مناطق آب ندارند. در نتیجه در پر باران ترین نقطه هم از آب زیر زمینی استفاده می کنیم. در حالی که استفاده از آب زیر زمینی برای موقع مباد است، استفاده زیاد از آب زیر زمینی باعث شده که سطح آن در همه جا پایین بیاید. به طوری که در ۲۰۰ دشت که بیشتر آنها در خراسان است کسی حق حفر چاه ندارد مگر برای به دست آوردن مقداری آب شر ب و مصارف صنعتی.