***3
مدیریت به فرایند انجام فعالیت ها بطور اثربخش و کارآمد توسط دیگر افراد اشاره می کند. این فرایند، وظایف یا فعالیت های برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل را دربر می گیرد.
مفهوم مدیریت
***4
•مدیریت تغییر و نوآوری
شرکتهای بزرگ، تجارتخانههای کوچک، دانشگاهها، ادارات دولتی در ایالات و شهرها، بیمارستانها و حتی ادارات نظامی زیر فشار قرار دارند تا تغییر و تحولی را در شیوه کارشان بوجود آورند. هر چند همیشه ایجاد و انجام تغییر و تحول، پارهای از کار مدیران بوده است ولی در سالهای اخیر بر شدت آن افزوده شده است. در این فصل علت آن را بررسی خواهیم کرد. ما همین طور شیوههایی را که مدیران میتوانند نوآوری را تشویق کنند و قدرت تطبیق سازمان خود را افزایش دهند، مورد بحث قرار خواهیم داد
***5
•تغییر و تحول
تحول عبارت است از تغییر در محیط، ساختار، فناوری، یا افراد یک سازمان. اگر تغییر و تحولی در کار نبود، کار مدیران نسبتاً ساده بود و برنامهریزی بدون مشکل بود چرا که امروز با فردا فرقی نمیکرد.
مشکل مربوط به طراحی سازمان نیز حل میشد. از آنجا که محیط باثبات بود، نیازی به تطبیق نبود. همینطور، تصمیمگیری به شدت ساده بود چرا که پیامد هر تصمیمگیری با قطعیت قریب به یقین قابل پیشبینی بود.
کار مدیران ساده بودمثلاً اگر رقبا تولیدات و خدمات جدید معرفی نمیکردند، اگر مشتریان درخواستهای تازه مطرح نمیکردند، اگر مقررات دولت هیچگاه تغییر نمیکرد، اگر فناوری هیچگاه ترقی نمیکرد، یا اگر نیازهای کارکنان همیشه یکسان بود.
***7
•نیروهای بیرونی نیاز به تغییر را پدید میآورند
نیروهای بیرونی پدید آورنده تغییر منابع متعددی دارند. در سالهای اخیر، بازار روی شرکتها اثر گذاشته است و علت آن رقابتهای جدید بوده است. قوانین و مقررات دولتی هم عوامل ایجاد تغییر هستند.
فناوری نیز نیاز به تغییر را پدید میآورد. در نیمه دهه 1990، شبکه جهانی اینترنت وسیلهای چند بعدی برای کسب اطلاعات و فروش محصولات بوده.