***2
چهار شمع به آرامی میسوختند
***3
سکوت به اندازه ای بود که بحث آنها شنیده میشد
***4
اولی میگفت:
"من صلح هستم ولی هیچکس نمیتواند من را روشن نگه دارد من بزودی خاموش خواهم شد"
شعله اوبه تدریج کمسو شد ودر نهایت کاملا خاموش شد
***5
اولی میگفت:
"من صلح هستم ولی هیچکس نمیتواند من را روشن نگه دارد من بزودی خاموش خواهم شد"
شعله اوبه تدریج کمسو شد ودر نهایت کاملا خاموش شد