***1
جنگ چالدران در ۳۱ مرداد ۸۹۳ هجری خورشیدی میان سپاه قزلباش ایران به فرماندهی شاه اسماعیل یکم صفوی با ارتش عثمانی به فرماندهی سلطان سلیم یکم رخ داد. محّل این نبرد در دشت چالدران (در شمال آذربایجان) بود. در این جنگ نیروهای قزلباش که در حدود ۴۰ هزار تن بودند با سپاه حدود ۱۰۰ هزار نفری عثمانی جنگیدند و به دلیل کمی نفرات و نداشتن سلاح گرم از سپاه عثمانی شکست خوردند. این در حالی بود که ارتش عثمانی دارای توپخانه و تفنگ های انفرادی بود، ولی سربازان ایرانی با شمشیر، نیزه، و تیر و کمان میجنگیدند.
***2
پس از این جنگ، دیاربکر و کردستان باختری برای همیشه از ایران جدا شد و به دست عثمانی افتاد. سپاه عثمانی شهر تبریز را نیز تصرف کرد اما به دلیل کمبود آذوقه مجبور به بازگشت شد.
دلیل کمی شمار سپاهیان ایران در این جنگ به این خاطر بود که بیشتر آنان در خراسان بودند تا از یورش غافلگیرانهٔ ازبکان جلوگیری کنند. دلیل دیگر شکست قزلباشها در این جنگ پیشنهاد دورمش خان شاملو به شاه اسماعیل بود، مبنی بر اینکه اجازه دهند که ارتش عثمانی آرایش دفاعی خود را تکمیل کند تا ایرانیان بتوانند به ابراز دلیری بپردازند و شاه نیز با این پیشنهاد غیرعادی موافقت کرد.
***3
جنگ صفویان و عثمانی (1555-1532)
زمینههای جنگ
علت اصلی این جنگ اختلافات ارضی دو کشور بود و بویژه وقتی که والی بتلیس تصمیم گرفت تا خود را تحت حفاظت ایران قرار دهد. همچنین فرماندار بغداد که از طرفداران سلطان عثمانی بود بدست نیروهای تهماسب کشته شده بود.
در جبهه دیپلماتیک نیز ایران در حال گفتگو با هابسبورگ برای حمله به عثمانی از دو طرف بود.
نخستین بخش مبارزات (۱۵۳۲–۱۵۳۴)
عثمانیان ابتدا تحت فرمان خواجه بزرگ،ابراهیم پاشا و سپس، پس از پیوستن سلیمان، تحت فرمان مستقیم او، با موفقیت به عراق صفوی حمله کرد و بتلیس را باز پس گرفت و حمله به تبریز و پس از آن (در سال ۱۵۳۴) به بغداد را آغاز کرد. تهماسب پس از این رویدادها شروع به عقبنشینی کرد اما پیش از رسیدن سربازان عثمانی، استراتژی سوزاندن زمینهای منطقه را پیاده کرد.
***4
جنگ صفویان و عثمانی (1555-1532)
زمینههای جنگ
علت اصلی این جنگ اختلافات ارضی دو کشور بود و بویژه وقتی که والی بتلیس تصمیم گرفت تا خود را تحت حفاظت ایران قرار دهد. همچنین فرماندار بغداد که از طرفداران سلطان عثمانی بود بدست نیروهای تهماسب کشته شده بود.
در جبهه دیپلماتیک نیز ایران در حال گفتگو با هابسبورگ برای حمله به عثمانی از دو طرف بود.
نخستین بخش مبارزات (۱۵۳۲–۱۵۳۴)
عثمانیان ابتدا تحت فرمان خواجه بزرگ،ابراهیم پاشا و سپس، پس از پیوستن سلیمان، تحت فرمان مستقیم او، با موفقیت به عراق صفوی حمله کرد و بتلیس را باز پس گرفت و حمله به تبریز و پس از آن (در سال ۱۵۳۴) به بغداد را آغاز کرد. تهماسب پس از این رویدادها شروع به عقبنشینی کرد اما پیش از رسیدن سربازان عثمانی، استراتژی سوزاندن زمینهای منطقه را پیاده کرد.
***5
سومین بخش مبارزات (۱۵۵۳–۱۵۵۵)
در سال ۱۵۵۳، سلیمان سومین و آخرین حمله خود را بر تهماسب آغاز نمود. سرانجام عثمانی توانست در صلح آماسیه به سرزمینهای زیادی دست یابد. سلطان سلیم به تبریز بازگشت در حالی که بغداد، بخشهایی از سواحل دجله و فرات، میانرودان و خلیج فارس بدست نیروهای عثمانی افتاده بودند.
به دلیل اینکه سلیمان در این حمله به ایران از نیروهای بسیار زیادی استفاده کرده بود، نتوانست نیروهای زیادی برای پشتیبانی فرانسه در حمله کورسیکا (۱۵۵۳) بفرستد.