***3
در مواقعی که باید تعادل خود را حفظ کنیم سیل اطلاعات حسی باید در سیستم عصبی یکپارچه شود و عضلات همواره با توجه به نیاز مکانیکی حرکت، فعال یا آرام و یا در حالت
استراحت باشند.
باید در وضعیت های نامحدودی بتوانیم تعادل خود را حفظ کنیم. بعضی اوقات بدن در وضعیت ایستا، باید متعادل باشد و پاره ای دیگر از مواقع، به ویژه هنگام حرکت به تعادل پویا نیاز است. انتظار می رود بتوانیم نه تنها روی دو پا، بلکه روی سایر اندام ها نیز بدن خود را در حالت پویا نگه داریم.
***4
دانشمندان حرکت شناسی چنین نتیجه گیری کرده اند که سطح اجرا در حرکات تعادلی ویژه همان حرکات هستند. یعنی اینکه تعادل یک قابلیت و توانایی عمومی و کلی نیست، بلکه توانای ویژه و خاص است. فردی ممکن است در یک حرکت تعادلی اجرای خوبی داشته باشد در حالیکه حرکت دیگری را در حد متوسط اجرا کند. به همین دلیل دوره و سیر رشد تعادل به بهترین وجه، مربوط به کار تعادلی ویژه ای است که برای سنجش و ارزیابی اجرای ویژه استفاده می شود.
***5
به طور خلاصه تعادل:
عبارت است از توانایی بدن برای نگهداری در یک
حالت ویژه.
تعادل از نظر شکل ظاهر به دو نوع تقسیم می شود:
تعادل ایستا:
توانایی بدن برای حفظ تعادل در حالت سکون
تعادل پویا:
توانایی بدن برای نگهداری و حفظ یک حالت در زمان
اجرای حرکت
***6
ماهیت تعادل
تعادل به توانایی بدن شخص برای تلفیق داده های دیداری با اطلاعات حاصل از مجاری
نیم دایره در گوش داخلی و اطلاعات حاصل از گیرنده های عضلانی بستگی دارد.
***7
مخچه
مخچه قادر است علاوه بر همکاری در پروسه حرکت و تعادل پردازش اطلاعات دیداری
و فعالیت های مشابه را نیز کنترل کند.
***8
بررسی مغز نوزادان که به طور کامل تکامل نیافته است وظایفی بیش از این را به مخچه مربوط ساخته است.
زمانی که 74 نوزاد نارس با درجاتی از عقب ماندگی رشد ذهنی تحت مطالعه قرار گرفتند و روی مغز آنها MRI صورت گرفت مشخص شد نوزادانی که مخچه آنها تکامل نیافته بود نه تنها قادر به حفظ تعادل خود نبودند بلکه در آینده در برقراری ارتباط صحیح و رفتار اجتماعی و پردازش اطلاعات دیداری نیز موفق نبودند. نتایج این تحقیق ثابت می کند آسیب دیدن مخچه بر اثر تصادف یا حوادث مشابه نیز این گونه عوارض را دارد.