***6
معماری چیه ؟
واقعا معماری چیه ؟؟؟
شاید سوال مسخره ای به نظر برسه ولی من مدتهاست با این سوال مشکل دارم ! بعضی اوقات به نتیجه های قانع کننده ای میرسم ولی بعد که زاویه ی نگاهم رو عوض میکنم این سوال دوباره تو مغزم میچرخه !
از روز اول دانشگاه به ما گفتن «معماری خلق فضا است!» ، منم همیشه سعی میکردم فضا خلق کنم ، خودم و تو اون فضا که میخواستم تصور میکردم و سعی میکردم تصویر ذهنیم رو ارائه بدم ! ولی میدیدم اونایی که حجم های خوشگلتری دارن بیشتر مورد توجه هستن !
بعد در مقیاس بزرگتر نگاه کردم ، دیدم ضاحا حدید و پیتر آیزنمن و رم کولهوس خودمون! و بهرام شیردل و ... اونا هم حجم های خوشگلی حالا با پشتوانه مبانی نظری دارن !
به ما میگن باید تاریخ معماری بدونی ، معماری اسلامی ، برداشت از بناهای تاریخی رو بلد باشی ، طراحی فنی که اگه ندونی معمار نیستی و ... واقعا ملاک معمار بودن دونستن اینهاست ؟؟؟
در نگاهی دیگه به جامعه معماران امروز ایران ، میبنم کسی اصلا به این کارا کاری نداره یکسری که فقط نظریه میدن و یه کارم نمیتون بگیرن ، یک سری هم که کار میکنن کاری به مبانی نظری و تاریخ معماری و معماری اسلامی و اینا نیست فقط یه کاری باشه که حاجی کارفرماهه خوشش بیاد و بتونه کارش رو اجرا کنه !
***7
میخوام بدونم هدف چیه ؟؟
قراره به چی برسیم ؟؟ معروف بشیم ؟؟
آیا این همه معمارهایی که معروفن تو دنیا ، استحقاق این همه معروفیت رو دارن ؟؟
تو این آشفته بازار چه خبره ؟؟ کی معماره ؟؟ اصلا معماری چیه ؟
لطفا بهم بگید معماری چیه ؟؟ برای معمار شدن باید چیکار کرد ؟ کی معماره و چطوره معمار شده ؟؟؟ این همه معمارها که میگن ما معماریم چی کار میکنن که معمارن ؟؟
باید تا آخر عمر کتاب بخونیم که بگیم ما خیلی میدونیم که شاید روزی کاری گرفتیم و یهو ترکوندیم ؟؟ یا باید آلوده کار شد و فن ساختن بلد باشیم تا بسازیم که معمار بشیم ؟
----------------------------------------
- وقتی اینجوری مینویسم ، به آخرش که میرسم نمیفهمم تونستم منظورم رو برسونم یا نه ، پس همیشه تهش از اونایی که خوندن و نفهمیدن عذر میخوام !
***8
مقدمه
بهره گیری از منابع عظیم طبیعی (انرژیهای نو) در جهت تامین نیازهایی از قبیل گرما، سرما، تهویه و آسایش فضاها سالهاست که مورد توجه معماران بوده و مهمترین اصول معماری پایدار نیز بر همین امر استوار است. در حقیقت ساخت و ساز پایدار، خلق محیطی سالم برپایه کارآیی منابع و اصول اقلیمی است و هدف آن کاهش تاثیر ساخت و ساز بر محیط پیرامون است. از میان این نوع منابع تجدید پذیر، میتوان انرژی ژئو ترمال یا زمین گرمایی را عنوان نمود . چشمه های آب گرم جهنده و فواره های بخار ، صور نمایشی این منبع انرژی هستند که در هر زمان مورد استفاده مردمان بوده و امروزه سعی در بهره برداری از این انرژی بصورت مدرن و در اندازه های بیشتر است. در حقیقت آنچه آن را انرژی پاک اعماق خاک نامیده اند، حرارت درون زمین است که در طول عمر زمین در هسته آن، ذخیره شده است. در ایران امکان استفاده از منابع انرژی زمین گرمایی بصورت مستقیم در مناطق دماوند، سبلان، ماکو، خوی و سهند وجود دارد. پیشروان استفاده از انرژی ژئوترمال ایتالیا، زلاندنو، آمریکا، فرانسه، ژاپن، ایسلند و مجارستان هستند. در سال ۱۹۰۴، نخستین بار در ایتالیا از انرژی زمین گرمایی برای تولید برق استفاده شد و در حال حاضر، میزان تولید برق از انرژی ژئوترمال ۱/۰ درصد کل انرژی جهان است.
***9
معماری چیست؟
تمام دانشجویانی که در اولین جلسه کلاس های معماری حضور داشتند حتما این سوال برایشان آشناست که معماری چیست.بعد از آن سوال ما رفتیم و تحقییق کردیم و معنای معماری را از چندی از بزرگان علم معماری و ... پیدا کردیم.
[email protected]
ویتور ویوس : اولین شخصی که گفت معماری هنر است.
والتر گروپیوس : از قاشق غذاخوری تا شهر دامنه کار معمار را تعریف میکند.
اتیون لوییس بوله : معماری چیست؟ آیا معماری هنر ساختوساز است؟ یقینا خیر.
تادااو آندو : معماری باید کاملاً با اطراف هماهنگی داشته باشد.
فرانسیسکو میلیزیا : معماری هنر ساختن است.
تویوایتو : معماری پدیده شهری است.
رمانتیسمها : معماری هنر مستقل است.
فوتوریستها : معماری تحت تأثیر جهان مکانیکی و تکنولوژی میباشد.
لوکوربوزیه : معماری غیر از نمایش ساخت و پاسخ دادن به نیازها است.
جان راسکین : معماری هنر مرتب کردن و تزیینات بناهای ساخته شده توسط بشر به هر مقصودی است به قسمی که در سادهترین نگاه سلامت، نیرو و لذت بردن روح را میسر نماید.
اسنووا: ایدولوژی لادوفسکی درباره ساخت گرایی اینگونه معرفی شده بود که معماری باید ترکیب سه عامل روراستی فنی، امکان پذیری اقتصادی و بیان تجسمی باشد.
ل.بنهووله: معماری مدرن از تغییرات فنی، اجتماعی و فرهنگی ناشی از انقلاب صنعتی، زاده شده.
کریستین نور برگ-شولتز: شاید به این نتیجه برسیم که صفت کمال معماری در گرو سه معیار اساسی است، نقش ساختمان، شکل و فنون.
***10
هولاین: همه معمارند و همه چیز معماری است.
آدلف لوس: معماری چیزی نیست جز یادمانها و مقبرهها.
لوکوربوزیه : معماری بازی احجام زیر نور است.
مدرنیست ها : معماری صنعت میباشد.
ایزنمن : معماری امروز ما باید منعکس کننده شرایت ذهنی و زیستی ما باشد و آنچه که در معماری امروز ما مورد غفلت قرار گرفته بخشی از زندگی ما است.
والترگروپیوس : معماری هنر کاربردی است و در ارتباط نزدیک با سایر هنرها شکل میگیرد و نمونه بارز این تعریف مدرسه باوهاس میباشد.
آنتونیوگااودی : معماری بازگشت به طبیعت و زیست محیط است.
چارز جنکز : معماری از جنس واژه و حرف نیست و نمیتوان در غالب الفاظ آنرا بیان کرد.
ویلیام موریس : معماری شامل تمام محیط فیزیکی است که زندگی بشر را احاطه می کند و تا زمانی که عضوی از اجتماع متمدن هستیم نمی توانیم از حیطه آن خارج شویم زیرا معماری عبارت از مجموعه تغیرات و تبدیلات مثبتی است که همامنگ با احتیاجات بشر روی سطح زمین ایجاد شده است و تنها صحراهای دست نخورده ار آن مستثنی هستند.
فلوبرت : آرشیتکتها همه احمقاند –پلهها را همیشه فراموش میکنند.
بهرام شیردل : معماری هنر نیست، معماری علم است و باید در خدمت جامعه باشد.
سولیوان : معماری هنر ساده ای نیست که بتوان در بوجود آوردنش موفقیت نسبی کسب کرد، بلکه یک تجلی اجتماعی است.
رابرت ونتوری : معماری تنها تکنیک و تکنولوژی نیست بلکه مسایل بسیار پیچیده و متضاد در ساختمان وجود دارد که نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
آگوست پره : معماری زنده آن است که معرف صادق زمانه خود باشد.در همه قلمروهای ساخت آنرا میجوییم و از میان آنها کارهایی را برمیگزینیم که سخت از کاربری مورد انتظار تابعیت کرده ،با مصالح خردمندانه ساخته شده و با ترکیب متناسب عناصر ضروری به زیبایی دستیافته باشند .
انجمن علمی معماری دانشگاه پیام نور ساری : معماری دریافت بصری از به پرواز در امدن تفکرات خالق .
***11
معماری با الهام از طبیعت
معماری طبیعی
معماری طبیعی نوعی معماری آمیخته با رنگ است که در اوایل قرن بیستم به عرصه ظهور رسید. معمارانی چون فرانک لوید رایت، آنتونی گادی و رادولف استینر که هر کدام با الهام از طبیعت شیوه ای از این معماری را بنیان گذاشتند. این شیوه معماری به معنای تقلید صرف از طبیعت نیست بلکه در آن خواسته های بشر بعنوان موجودی خلاق و زنده در نظر گرفته می شود، به انسان فردیت می بخشد و به سازگاری انسان با طبیعت پیرامون و مشخصه های فرهنگی وی کمک می کند.
معماری طبیعی از توجه صرف به ابعاد فرهنگی و اجتماعی پا را فراتر گذاشته و جنبه های فیزیکی، روحی و روانی بشر و ارتباط وی با دنیای پیرامون را مد نظر قرار می دهد و در زمانی که معماری روز شدیداْ وابسته به اقتصاد، تکنیک و مقررات است معماری طبیعی این موارد را با ابعاد زیستی، فرهنگی و روحی بشر گره می زند.