***2
• وجهه تسمیه کاخ آپادانا (داریوش اول)
آپادانا واژه ی فارسی وبه معنای تالارستوندارمی باشد با توجه به تالارستوندارکاخ (تالاربارعام) واز آنجا که به عنوان اولین تالارستوندارایران شناسایی وحفاری شده است تمام مجموعه کاخ به این نام نامیده شده است. همچنین با توجه به اینکه کاخ آپادانا به وسیله داریوش اول هخامنشی (512 516) ساخته شده است به کاخ داریوش اول هخامنشی نیز معروف میباشد.
***3
•تاریخچه بنای کاخ آپادانا
داریوش درسال 522 پیش از میلاد به سلطنت رسید پس از آنکه داریوش توانست مدعیان سلطنت را از پیش روی بردارد وآرامش را دوباره به کشورباز گرداند درصدد برآمد سرزمینهای متصرفی را که متشکل از کشورهای بسیاری بودرا با سیاستی خاص اداره کند که این خود مستلزم آن بود که جایگاهی را به عنوان مرکزیت امپراطوری خود برگزیند.
هرچند سرزمین های متصرفی آن به حدود 30 کشوریا ایالت میرسید ولی چند نقطه را مرکزیت بخشید که از آن جمله است شهرپارسه یا تخت جمشید امروزی، همدان، بابل وشوش. درهریک از این مراکز اقدام به برپایی کاخهایی نموده است که هریک از این کاخها هرچند دراصول کلی یکسان مینمایند ولی درجزئیات تفاوت هایی نسبت به هم دارند.
***5
الی ایحال به توجه به گستردگی امپراطوری هخامنشی (از سند تا نیل) برآن شد تا شوش را که تقریباً درمزکز امپراطوری واقع شده بود به پایتختی برگزیند. بدون شک دراین انتخاب شکوه وعظمت دیرینه شوش به عنوان پایتخت فرمانروایان ایلام که وی خودرا وارث آنان نیز میدانسته درنظربوده است. از سوی دیگرچون پاسارگاد پایتخت کورش وکمبوجیه (ازشاخه دیگرهخامنشیان) بوده است. اونخواسته آن شهررا مرکز فرمانروایی خود سازد وازاین روشوش را به پایتختی خود برگزید.
داریوش دستورداد تا کاخی باشکوه آن چنان که درخورفرمانروایی وی باشد درشوش برپا دارند، لذا معماران با توجه به جمیع مسائل، تپه آپادانا را به این منظورانتخاب کردند. البته باید توجه داشت که این تپه نیز همچون تپه اکروپل (ارگ) وشهرشاهی دارای لایههای باستانی میباشد که برروی تپه ماهورهای طبیعی شکل گرفته است. بدین سان کاخ اصلی داریوش برروی این تپه (آپادانا) بنا شدو اقامتگاههای درباریان تأسیسات دولتی برروی دوتپه اکروپل (ارگ) وشهرشاهی ایجاد شد. (ر. ک. به تصویر2).
***6
آنچه مورد نظرما میباشد تپه آپادانا است باستان شناسانی که درمورد تپه آپادانا به پژوهش پرداخته اند تقریباً متفق القول هستند که اصول معماری بابل سرمشق معماران آپادانای شوش بوده است. گیرشمن براین باوراست که کاخهای هخامنشی شوش ملهم از بناهای ایلامی شوش است چه این باشد یا آن پذیرفتنش دوراز ذهن نیست زیرا که داریوش خود درکتیبه یادگاری بنای آپادانای شوش به صراحت درهمکاری معماران وهنرمندان سرزمینهای تابعه سخن میگوید واین را نیز میبایست پذیرفت که اصول وفرهنگ دوره هخامنشی فرهنگ وهنر تلفیقی است، تلفیقی از همه هنرهای خوب ساکنان سرزمینهای تابعه.
منتهی نکته دراین است که ذوقی سلیم، هنرمند وهنرشناس آگاهانه این عمل را به انجام رسانیده است که درعین تکثر، وحدت را درآن مییابیم. شاید این خود یکی از نکات بسیارظریفی است درسیاست کشورداری عصرهخامنشی که از داریوش آغاز شده وتا انتهای این دوره ادامه یافته است. بدین سان که یا مصالح وموادساختمانی از هرسرزمینی به شوش یا تخت جمشید حمل شده است ویا اینکه هنرمندان سرزمینهای دیگردربرپایی آنها دخالت داشته اند یا اینکه مصالح مورد نیاز به همراه هنرمندانشان آورده شده اند بدین سان است که تمام ملل تابعه دراین قبیل شهرها رنگ وبوی فرهنگی خودی را مییافتند واحساس بیگانگی نداشتند.
***7
گیرشمن معتقد است داریوش پس از مدتی کوتاه که دربابل اقامت کرد شوش را محتملاً درسال 521 پیش از میلاد پایتخت خود قرارداد. امستدنیز با استناد به کتیبه یادگاری آپادانا که درآن داریوش آرزوی پایداری عمرویشتاسپ پدرخودرا دارد، میگوید زمانی که این سند نوشته شده ویشتاسپ هنوززنده بود پس این کاخ درنخستین سالهای پادشاهی پسرش ساخته شده است از آنجایی که تخت جمشید پس از شوش برپاشده است درکتیبه یادبود بنابه نام ویشتاسپ برخوردنمی شود چراکه اودراین زمان درقید حیات نبوده است.
***8
•ویژگیهای معماری کاخ آپادانا شوش (داریوش اول)
آپادانا کاخی است مرتفع وپهناورکه ازواحدهای مختلفی تشکیل شده است این واحدها شامل تالاربارعام، حرمسرا، دروازه، حیاطهای شرقی وغربی ومرکزی، ایوانهای شمالی، شرقی وغربی ودیگربخشها میباشد.