***2
سبک شناسی معماری ایران
از شش شیوه معماری ایران، دو شیوه پارتی و پارسی از پیش از اسلام و چهار شیوه خراسانی، رازی، آذری و اصفهانی از آن دوران اسلامی هستند و به دنبال دگرگونیهای پس از آمدن اسلام به ایران، پدیدار شدند. گرچه برخی بر این پافشاری میکنند که ایرانیان به زور دین اسلام را پذیرفتند (و دگرگونیهایی را که به دنبال آورد مردم نپذیرفتند) ولی این امر نادرست است.
نکته دوم درباره اصالت ایرانی این شیوههاست. غربیها برای شیوههای پس از اسلام نامهایی را به کار میبرند که هیچیک اصالت ایرانی ندارد. برای نمونه شیوههای دوره اموی و عباسی را میتوان نام برد. اما ما میدانیم هیچیک از این کشورها و ملتها یعنی ترکها، عربها و... نمیتوانستهاند در معماری کشوری که پیشینه معماری چندهزارساله دارد کارساز باشد، چون در آن زمان معماری ارزشمندی نداشتند.
***3
دگرگونیهای تاریخی و به دنبال آن فرهنگی در ایران میان سدههای نخست تا چهارم بسیار بود. فرمانروایی ساسانیان در سال 652 هجری به دست اعراب پایان داده شد و با ورود دین اسلام به ایران روزگار تازهای برای ایرانیان آغاز شد. آنها که آزادی دین اسلام را پذیرا شده بودند خود را زیر سلطه فرمانروایان اموی میدیدند که جانشین حقیقی برای حکومتی که پیامبر گرامی اسلام در مدینه پایهگذاری کرده بودند، نبودند. نمایندگان دستگاه اموی در ایران با حربه برتری اعراب، ایرانیان را تحقیر میکردند. از این رو در سده دوم هجری جنبشها و قیامهایی به راه افتادکه هدف اصلی آنها استقلال و بیرون رفتن از زیر یوغ اعراب بود.
***4
نخستین جنبش را ابومسلم در خراسان در سال 129 هجری قمری به راه انداخت که توانست خلافت را از امویان به عباسیان برساند. عباسیان نخست به ایرانیان روی خوشی نشان دادند و بسیاری از بزرگان ایرانی را در دربار به کار گرفتند. نزدیک به سالهای 200 هجری طاهر ذولیمینین قیام کرد. تا اینکه در سیستان یعقوب لیث صفاری در سال 248 هجری قمری توانست حکومتی مستقل به راه اندازد که تا سال 393 هجری ادامه یافت و سپس به دست محمود غزنوی برافتاد.
در همان حال که حکومت صفاری تشکیل مییافت یکی دیگر از سلسلههای ایران بنام سامانیان در ماراءالنهر مشغول تحکیم بنیان قدرت خود بود. دوره حکومت این سلسله از سال 261 هجری تا 389 به مدت بیش از یک قرن به طول انجامید و مرکز حکومت آن شهر بخارا بود.
***5
نخستین جنبش را ابومسلم در خراسان در سال 129 هجری قمری به راه انداخت که توانست خلافت را از امویان به عباسیان برساند. عباسیان نخست به ایرانیان روی خوشی نشان دادند و بسیاری از بزرگان ایرانی را در دربار به کار گرفتند. نزدیک به سالهای 200 هجری طاهر ذولیمینین قیام کرد. تا اینکه در سیستان یعقوب لیث صفاری در سال 248 هجری قمری توانست حکومتی مستقل به راه اندازد که تا سال 393 هجری ادامه یافت و سپس به دست محمود غزنوی برافتاد.
در همان حال که حکومت صفاری تشکیل مییافت یکی دیگر از سلسلههای ایران بنام سامانیان در ماراءالنهر مشغول تحکیم بنیان قدرت خود بود. دوره حکومت این سلسله از سال 261 هجری تا 389 به مدت بیش از یک قرن به طول انجامید و مرکز حکومت آن شهر بخارا بود.
***6
معماری
شیوه خراسانی در سده نخست هجری پدید آمد و تا سده چهارم ادامه یافت. آنچه درباره فرهنگ این زمان پیداست این است که دگرگونیهای فرهنگی بیشتر در خراسان رخ میداد. این سرزمن زادگاه نخستین نمونههای هنر و معماری اسلام است و از آنجا به شهرهایی چون دامغان و یزد و ... رسیده است. و با پدیدار شدن اسلام و پذیرش آن از سوی ایرانیانی که زیر بیدادگری و ستم بودند دگرگونیهایی در ساختمانسازی رخ داد که چنین بودند:
1) پس از اسلام، با الگو گرفتن از باورهای اسلامی ساختمانها "مردم وارتر" شدند. گرچه در شیوه پارتی نیز مردمواری و پرهیز از بیهودگی نمایان بود، ولی پس از اسلام این ارزشها بیشتر نمودار شدند. برای نمونه انسان در کنار ساختمان آتشکده فیروزآباد، احساس کوچکی میکند، یا در اسپیددژ مداین (کاخ کسری) نماسازی ساختمان به گونهای انجام شده که به نظر، سه آشکوبه (طبقه) میآید ولی ساختمان یک آشکوب بیشتر نداشته و پشت این نما خالی است.
***7
پس از شیوه خراسانی، در شیوه های رازی و آذری دوباره ساختمانها را شکوهمند ساختند و از مردمواری دور شدند نمونه آن سردر مسجد جامع یزد است.
2) در شیوههای پیشین، بنابر شرایط، ساختمانسازی کیفیت ویژهای مییافت. برای نمونه در شیوه پارتی در روزگار اشکانیان ساختمانها با سنگ پاکتراش و با ریزهکاری بیشتر ساخته میشدند اما در دوره دوم، زمان ساسانیان، چون به ساختمانهای بیشتری نیاز داشتند، ساختمان را با سنگ لاشه میساختند. بدین گونه کیفیت ساختمانسازی نیز افت میکرد.
این پدیده پس از اسلام هم رخ داد. روشن است که ساختمانهای شیوه آخراسانی ذری هرگز با کیفیت شیوه رازی که پیش از آن بود ساخته نمیشدند، یا در شیوه اصفهانی، ساختمان با شتاب بیشتری ساخته میشد، چون به تعداد بیشتر بنا نیاز بوده است. گفته شده به دستور شاه عباس میباید 1000کاروانسرا در ایران بسازند.(از زمان صفویان نزدیک به 800 کاروانسرا بر جای مانده است)، بدین گونه ساختمانسازی بر پایه الگوی ویژهای انجام میشد. برای پوشش کاربندی کاروانسراها برای نمونه یک استاد چندین ساختمان را در یک مسیرجابهجا بازدید میکرده و دستورهای لازم را میداده و در بازگشت مرحله دیگری از کار را انجام میداده است.