***2
این مقاله به بحث مدیریت استراتژیک میپردازد؛ ابتدا بحث با تعریفی پیرامون مدیریت و استراتژی آغاز میشود. فرایند مدیریت استراتژیک در پنج مرحله، 1- تجزیه و تحلیل محیطی، 2- پایهگذاری جهتگیری سازمانی، 3- هدفگذاری، 4- تعیین و تدوین استراتژیها، 5- بسترسازی و اجرای استراتژیها و کنترل استراتژیها توضیح داده شده است.
***3
مهارتهای بنیادین شامل مهارت تعامل، تخصیص، نظارت و سازماندهی میشود. پژوهشهای انجام گرفته ، مزایایی را برای تفکر استراتژیک و تعهد عمیق به فرایند مدیریت استراتژیک قایل است، از جمله تفکر و تعهد استراتژیک:
سطوح مختلف مدیریت سازمان را در تعیین اهداف ، هدایت و راهنمایی می کند.
شناسایی و پاسخگویی به موج تغییرات، فرصتهای جدید و تهدیدات در حال ظهور را تسهیل می کند.
منطق مدیریت را در ارزیابی نیاز به سرمایه و نیروی کار تقویت می سازد.
کلیه تصمیم گیریهای مدیران در زمینه استراتژی را در کل سازمان هماهنگ می نماید.
ازمان را قادر می سازد که موقعیت واکنشی (Reactive) خود را به وضعیت کنشی وآینده ساز (Proactive) تبدیل کند.
مزایای فوق به سازمانها توانایی آن را می بخشد که به جای آن که صرفاً پاسخگوی نیروهای رقابتی بوده و در مقابل شرایط متغیر حاکم بر خود واکنش نشان دهند ، خود بر آنها تأثیر گذارند.
***4
این مقاله به بحث مدیریت استراتژیک میپردازد؛ ابتدا بحث با تعریفی پیرامون مدیریت و استراتژی آغاز و فرایند مدیریت استراتژیک در پنج مرحله، تجزیه و تحلیل محیطی، پایهگذاری جهتگیری سازمانی، هدفگذاری، تعیین و تدوین استراتژیها، بسترسازی و اجرای استراتژیها و کنترل استراتژیها توضیح داده شده است. مهارتهای بنیادین شامل مهارت تعامل، تخصیص، نظارت و سازماندهی میشود
***5
پژوهشهای انجام گرفته ، مزایایی را برای تفکر استراتژیک و تعهد عمیق به فرایند مدیریت استراتژیک قایل است، از جمله تفکر و تعهد استراتژیک:
1- سطوح مختلف مدیریت سازمان را در تعیین اهداف، هدایت و راهنمایی میکند.
2- شناسایی و پاسخگویی به موج تغییرات، فرصتهای جدید و تهدیدات در حال ظهور را تسهیل میکند.
3- منطق مدیریت را در ارزیابی نیاز به سرمایه و نیروی کار تقویت میسازد.
4-کلیه تصمیم گیریهای مدیران در زمینه استراتژی را در کل سازمان هماهنگ مینماید.
5- سازمان را قادر میسازد که موقعیت واکنشی (Reactive) خود را به وضعیت کنشی وآیندهساز (Proactive) تبدیل کند.
مزایای فوق به سازمانها توانایی آن را میبخشد که به جای آن که صرفاً پاسخگوی نیروهای رقابتی بوده و در مقابل شرایط متغیر حاکم بر خود واکنش نشان دهند ، خود بر آنها تأثیر گذارند.