***2
طراحی در سطح مؤلفه ، که طراحی رویه ای نیز نامیده می شود ، بعد از انجام طراحی های داده ، معماری ، و رابط انجام می شود . هدف ، ترجمه مدل طراحی به نرم افزار عملیاتی است . اما سطح مجرد سازی مدل طراحی موجود نسبتا بالاست، و سطح مجرد سازی عملیاتی پایین است . این ترجمه می تواند راهی باشد برای باز نمودن در به سمت مقدمه خطاهای پنهانی که یافتن و اصلاح آنها در مراحل آخر فرآیند نرم افزار مشکل است . در یک سخنرانی مشهور ، Edsgar Digkstra ، که در مفاهیم طراحی سهم عمده ای دارد ، اینگونه بیان نموده است :
***3
به نظر می رسد نرم افزار با بسیاری از محصولات دیگر متفاوت باشد ، که در نتیجه ، کیفیت بالاتر ، نیازمند هزینه بالاتری نیز می باشد . افرادی که نیازمند نرم افزار قابل اعتماد هستند ، خواهند فهمید که باید راهی برای اجتناب از اشکالات عمده ای که د درشروع وجود دارد بیابند، و در نتیجه فرآیند برنامه نویسی ارزان تر خواهد شد ... برنامه نویسان کارآمد ... نباید زمان خود را صرف اشکال زدایی نمایند . آنها نباید اشکالاتی را در شروع ایجاد نمایند .
اگر چه این کلمات سالها قبل بیان شده اند ، امروز هنوز درست هستند . هنگامی که مدل طراحی به کد مبدا ترجمه می شود ، باید مجموعه ای از اصول طراحی را دنبال نمود که نه تنها ترجمه را انجام می دهند ، بلکه اشکالاتی را در شروع به وجود نمی آورند.
***4
امکان نمایش طراحی در سطوح مولفه با استفاده از زبان برنامه نویسی وجود دارد. درنتیجه ، برنامه با استفاده از این مدل طراحی به عنوان راهنما ایجاد می شود . روش دیگر ، نمایش طراحی رویه ای با استفاده از نمایشی میانی است ( برای مثال ، گرافیک ، جدول ، متن) که می تواند به راحتی به کد مبدا تبدیل شود . علیرغم مکانیزمی که برای نمایش طراحی در سطح مولفه استفاده می شود ، ساختمان داده ها ، رابط ها ، و الگوریتم هایی که تعریف شده اند ، باید به راهنمایی های طراحی رویه ای مناسب گوناگونی تبدیل شوند که در ضمن تکامل طراحی رویه به اجتناب از خطاها کمک می کنند . در این فصل این راهنمایی های طراحی بررسی می شوند.
***5
اصول طراحی در سطح مولفه در اوایل دهه 1960 شکل گرفت و با کارهای انجام شده توسط Edsgar Digkstra و هم دانشگاهی های او تثبیت گردید . در اواخر دهه 1960،Digkstra و دیگران استافده از مجموعه ای از ساختارهای منطقی محدود شده را پیشنهاد نمودند که با استفاده از آن ها هر برنامه ای قابل شکل گیری است . این ساختار ها بر نگهداری دامنه عملیاتی تاکید داشتند . یعنی ، هر مجموعه ، ساختار منطقی قابل پیش بینی دارد ، از بالا وارد و از پایین خارج می شوند ، و باعث می شوند خواننده جریان رویه ای را ساده تر دنبال نماید .
***6
این ساختار ها عبارتند از دنبال ، شرط ، و تکرار . دنباله ، مراحل پردازش را به همان ترتیبی که در مشخصه الگوریتم مورد نیاز هستند پیاده سازی می کند .شرط ، امکانی را برای پردازش انتخابی بر مبنای شرطی منطقی فراهم می نماید ، و تکرار امکان حلقه سازی را ایجاد می کند . این سه ساختار ، در برنامه نویسی ساخت یافته حیاتی هستند ، و تکنیک مهمی را در طراحی سطح مولفه تشکیل می دهند .