***3
بخش اول
توسعه
***4
•توسعه چیست؟
•”توسعه“ در لغت به معنای رشد تدریجی در جهت پیشرفتهترشدن, قدرتمندترشدن و حتی بزرگترشدن است (فرهنگ لغات آکسفورد, 2001). ادبیات توسعه در جهان از بعد جنگ جهانی دوم مطرح و مورد تکامل قرار گرفت. هدف, کشف چگونگی بهبود شرایط کشورهای عقبمانده (یا جهان سوم) تا شرایط مناسب همچون کشورهای پیشرفته و توسعهیافته است.
•امروز تلقی ما از مفهوم توسعه, فرآیندی همهجانبه است (نه فقط توسعه اقتصادی) که معطوف به بهبود تمامی ابعاد زندگی مردم یک جامعه (به عنوان لازم و ملزوم) است. ابعاد مختلف توسعه ملی عبارتند از: توسعه اقتصادی, توسعه سیاسی, توسعه فرهنگی و اجتماعی, و توسعه امنیتی (دفاعی). مناسب نیست بدون توجه به کلیه ابعاد توسعه, صرفاً به یک جنبه اولویت بخشید و دیگر بخشها را در دستورکار آینده قرار داد.
***5
مکاتب مختلف توسعه
***6
•الف. مکتب تکاملی توسعه
•این مکتب یکی از رایجترین دیدگاههای حاکم بر علوم اجتماعی در طی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است.
•یکی از صاحبنظران مکتب تکامل اجتماعی به نام هربرت اسپنسر (همچون نظریهپرداز دیگری به نام دورکیم), قانون اعظم تکامل (فرآیند تکامل اجتماعی) را حرکت از ”سادگی“ به سمت ”پیچیدگی“, یا از ”وحدت“ به ”کثرت“ میداند. به نظر او جامعه انسانی با گذشت زمان ”از توحش به تمدن و طی مراحل خاصی به وضعیت کنونی رسیده است و بهطورکلی جوامع انسانی دارای روحیه ستیزهجویی و جنگطلبی هستند و تنها از طریق تفوق صنعت, روحیه آرامش بر جامعه حکمرفرما خواهد شد“.
***7
•ب. نظریههای نوسازی
•نظریهپردازان نوسازی, برطبق یک سنت جامعهشناختی به یک تقسیمبندی دوگانه از جوامع, یعنی ”جوامع سنتی“ درمقابل ”جوامع پیشرفته (مدرن)“ پرداختهاند, به طوری که در یک سو ما با جامعه سنتی (نقطهای که توسعهنیافتگی از آن آغاز میشود) و در سوی دیگر با یک جامعه پیشرفته نوین (نظیر جوامع دموکراتیک غربی) روبرو هستیم.
***8
• نظریه رِدفیلد:
•رِدفیلد, جوامع در حال دگرگونیِ اجتماعی را به دو دسته ”قومی“ و ”شهری“ تقسیم میکند. خصوصیات جامعه قومی اینست که جامعهای کوچک, منزوی, بدون سواد متجانس و با احساس قومی همراه با انسجام گروهی است و رفتارها, سنتی, خودبهخودی و غیرانتقادی و شخصی هستند. گروه خانوادگی, واحد عمل است و معنویت بر مادیت غلبه دارد (اقتصاد از نوع منزلتی است). رِدفیلد جامعه شهری را اجتماعی مجزا تعریف نمیکرد بلکه آن را قطب مقابل جامعه قومی (در انتهای یک طیف) مشخص میکرد.