***2
ساختار سازمان به عنوان نوعی ابزار مدیریتی برای اجرای استراتژی ها و تحقق اهداف
***3
چرا ساختار سازمان ابزار متداول میان مدیران است؟
(1تغییر آن نسبتاً ساده است (تغییر رفتار، اصلاح فرهنگ یا اجرای استراتژی جدید دشوارتر است). اما جذابیت آن به تاثیر شدید آن بر سازمان برمی گردد.
(2تغییر ساختار را می توان به عنوان یکی از دغدغه های جدید مدیریت دانست.
(3با تغییر ساختار، مدیر جدید می تواند آثار شخصی خود را در سازمان برجای گذارد.
(4با تغییر ساختار، می توان آهنگ یا سبک عملیاتی سازمان را شکل جدید داد.
(5با تغییر ساختار، می توان تغییرات جدید در سازمان را ابلاغ کرد.
***4
طور کلی:
(1طراحی ساختار بخشی از شغل مدیر است.
(2طراحی ساختار بر شکل دهی، پیکره بندی و ریخت ساختار رسمی سازمان متمرکز است
(3برای اثربخش بودن ساختار باید بین جنبه های تئوریک با جنبه عملی نوعی توازن برقرار شود.
(4مدیران باید به طور مستمر بین دو نگاه به ساختار:
1) نگاه استراتژیک 2) نگاه اجتماعی و فرهنگی توازن برقرار کنند.
***5
طراح باید دو سئوال را مدنظر قرار دهد.
.1چگونه ساختار سازمان را به اجرای استراتژیهای مختلف قادر می سازد و مدیریت سازمان را در انجام کار مورد نیاز تسهیل خواهد کرد؟
.2چگونه ساختار سازمان بر افراد درون سازمان و الگوهای غیررسمی رفتار تاثیر می گذارد.
***6
در چه زمانهایی ساختار را باید تغییر داد؟
.1تغییر جهت استراتژیک: وقتی استراتژیها تغییر می کند ساختار را باید با آنها همساز کرد.
.2تعریف مجدد وظایف: وقتی تعریف وظایف تغییر می کند، ساختار باید تغییر کند.
.3تغییر سیاسی / فرهنگی: تغییر در سازمان غیررسمی از طریق چیدمان رسمی سازمانی تغییر در ساختار را می طلبد.
.4رشد سازمانی: تغییر در اندازه و قلمرو سازمان، تغییر در ساختار را می طلبد.
.5تغییر در افراد: تغییر در افراد سازمانی تغییر در ساختار را ایجاب می کند.
.6واکنش نسبت به مسائل درون سازمانی: مسائل عملکردی ناشی از عدم تناسب محیطی، تغییر در ساختار را می طلبد