***3
مقادیر تنشها و تغییر شکلهای بخشهای مختلف یک سد خاکی یا سنگریز در هنگام ساخت،در رفتار سد در طول عمر آن بسیار تاثیر گذار است.از پدیده هائی که در طول ساخت سد امکان وقوع دارد،پدیده قوس زدگی(Arching)در هسته رسی اینگونه سدها می باشد
***4
قوس زدگی تاثیر بسزایی در رفتار تغییر شکلی هسته در طول ساخت دارد و همچنین این امر موجب کاهش سطح تنش در هسته می گردد که احتمال شکست هیدرولیکی در پروسه آبگیری اولیه را بالا می برد.در مجموع سه عامل موثر در بروز پدیده قوس زدگی عبارتند از:
اختلاف خصوصیات تراکم پذیری میان هسته با فیلتر،زهکش و مصالح پوسته
2- توپوگرافی دره
3- هندسه سد
***4
1957)Bishop برای شرایط زهکشی نشده و(1961) Nonveiller and Anagnosti برای شرایط کاملا زهکشی شده در سدهای سنگریز با هسته نازک روشهائی را برای بررسی پدیده قوس زدگی ارائه دادند
***5
پیشرفت در علم اجزا محدود و توسعه مدل های رفتاری دقیق برای رابطه بین تنش-کرنش مصالح قابلیت بررسی پدیده قوس زدگی را به صورت دقیق ایجاد کرده است.چنین تحلیلی توسط (1997)Naylorبر روی سدBelicheانجام شد.چنین مدلی را بر روی هسته یک سد خاکی Dounias et al(1996)انجام داده اند.بررسی ها نشان می دهد که هر چه هسته قائم تر باشد و ضخامت آن کمتر باشد،امکان رخ دادن این پدیده در پایان ساخت بیشتر است.
***6
از عوامل موثر دیگر در رفتار سدهای خاکی،میزان فشار آب باقیمانده در هسته رسی در اثر عملیات ساختمانی است.عموما بیشترین فشار آب حفره ای حین ساخت در هسته،زمانی ایجاد می گردد که بیشتر از نصف ارتفاع سد ساخته شده باشد.به دلیل ریزدانه بودن هسته مرکزی و طولانی بودن پروسه تحکیم،عموما زمان زیادی برای زوال این فشار در هسته نیاز است.مقدار فشار آب حفره ای ایجاد شده در هنگام ساخت به درجه اشباع اولیه،خصوصیات تراکم پذیری مصالح،نفوذ پذیری و زمان ساخت و سطح تنش اعمالی بستگی دارد
***7
Hilf(1948) روشی را برای تخمین مقدار فشار آب حفره ای برای خاکهای نیمه اشباع از تئوری تحکیم یک بعدی ارائه کرد و آن را با مقادیر اندازه گیری شده در سایت و نیز آزمایش ادومتری در آزمایشگاه مقایسه کرد.شرایط این روش زهکشی نشده،تراکم پذیری به صورت یک بعدی و کرنش جانبی برابر صفر می باشد.در این روش زایل شدن مقادیر هوای محبوس در خاک که با اشباع شدن خاک همراه است باعث افزایش فشار آب حفره ای می گردد
***8
Rahardjo and fredlund(1993) عنوان کردند که هر چند روش Hilf تخمینی منطقی از فشار آب حفره ای بدست می دهد اما مقادیر آن تا حدودی دست بالاست زیرا فرض می کند که ماتریس مکش برابر صفر است یعنی مقدار فشار آب حفره ای برابر فشار هوای حفرات است.Khalili(1996) عنوان کرد که برای خاکهای نیمه اشباع با نفوذ پذیری کم که در آنها شرایط زهکشی نشده برقرار است،نرخ افزایش فشار آب حفره ای در یک فشار محدود کننده همیشه کمتر از نرخ افزایش تنش قائم است زیرا تحت تنش وارده تغییر حجم کوچکی در هوای حفرات بوجود می آید.